هرشب که میخوابم
میگویم همه اینها خواب بوده همه این چند سال ..
صبح که میاید با شاخه ای گل سرخ وانمود میکنم که
هیچ نشده و هیچ دلتنگش نبوده ام
صبح که بیدار میشوم و ...
باز میگویم
حتما شب میاید ، با چمدانی بزرگ میاید
و دیگر نمیرود ..
هیچ وقت نمیرود ..